گزارش نشست تخصصی دهخدا، روشنفکر مدرن ایرانی - literature- دانشکده ادبیات و علوم انسانی
گزارش نشست تخصصی دهخدا، روشنفکر مدرن ایرانی
۱۸/۱۰/۹۸
به کوشش انجمن ایرانشناسی و با همکاری انجمن علمی دانشجویی ایرانشناسی دانشگاه تهران؛ نشست تخصصی ایرانشناسی «دهخدا؛ روشنفکر مدرن ایرانی» با حضور و سخنرانی استاد دکتر جواد مجابی، دانش آموخته حقوق و اقتصاد، شاعر، نویسنده، طنزپرداز، روزنامهنگار، نقاش و منتقد ادبی و هنری، ۱۱ دیماه سال ۱۳۹۸ در تالار کمال دانشکده ادبیات و علوم انسانی برگزار شد.
در ابتدا دکتر جواد مجابی محقق ادبی و هنری، روزنامه نگار و داستان نویس، سخن خود را با بیان این نکته آغاز کرد: از آنجا که بسیاری ادعای علامه بودن دارند؛ ترجیح میدهد نه از علامه بودن دهخدا، بلکه از سیمای مدرن او بهعنوان یک روشنفکر، سخن بگوید. برای اینکه بدانیم چرا دهخدا روشنفکر مدرن ایرانی است، باید نخست تعریفی از روشنفکر داشته باشیم. روشنفکری نقد خردورزانه و دائمی نسبت به وضعیت بشری است. باید در این نقد؛ حتماً خردورزی باشد، نه از روی احساسات و عواطف؛ نه فصلی و موقتی، بلکه دائمی و پیگیر و این باید به عرصه برخورد آرا و عقاید بیاید و مخاطب اصلی خود را که طبقه متوسط و تحصیلکرده شهری هستند بیابد تا آنان پیام او را به همه برسانند. دهخدا استاد دانشگاه، رئیس دانشکده حقوق و علوم سیاسی، نماینده مجلس، روزنامهنگار، عضو حزب عامیون اجتماعیون (ترجمه سوسیال دموکرات)، دیپلمات وزارت خارجه و بالاخره گردآورنده فرهنگ واژگان پارسی بود که زیرساخت ادبیات ماست. دهخدا یک دم تا پایان عمر، از نقد و روشنگری بازننشسته و در هر دورهای به یک صورت عمل کردهاست.
اما چرا مدرن؟ ایشان با بیان این مقدمه در ادامه گف: مدرنی که ما در ایران میشناسیم، با غرب فرق دارد. در ایران؛ آزادیخواهی، طغیان علیه سنن قدیمی و پیشرفت بهسوی روشهای نوین؛ به معنی مدرن بودن بود. پس از دهخدا؛ مسائلی چون محیط زیست، کودکان کار، پناهندگان، حمایت از حیوانات، مبارزه با تبعیض جنسیتی و… نیز اضافه شد؛ که در آثار دهخدا، اگر اثری از آنان نیست، چیزی ضد آنان نیز وجود ندارد. دهخدا فارغالتحصیل مدرسه علوم سیاسی بود، به وین رفته و دو سال دیپلمات بود، بازگشته و به دستگاه امینالضرب رفته بود، و در سال ۱۳۲۵ ق با میرزا جهانگیر خان شیرازی، روزنامه صور اسرافیل را منتشر کردهبود؛ در ۳۲ شماره؛ که البته چند بار هم توقیف شد. بعد چرند و پرند را منتشر کرد که ۲۴۰۰۰ شمارگان داشته؛ در روزگاری که روزنامهها به چندصد نسخه هم نمیرسیدند. سپس مجلس را به توپ بستند، صور اسرافیل را اعدام کردند و دهخدا در نهایت سختی و تنگدستی، به خارج از ایران گریخت. نامه دهخدا به سید نصرالله تقوی، گلایه از مردمان روزگار است که قدر خدمت، فداکاری و شرافت او را ندانستند. او به پاریس و سپس به سویس رفت و در آنجا، چند شماره از صور اسرافیل درآورد که چندان فروشی نداشت. در سویس، او نامههایی نگاشته که نشانه روحیه آزادیخواهی و مبارزه او با استبداد محمدعلی شاه، و تلاش برای بازگرداندن مشروطیت است. پس از گریختن محمدعلی شاه، او به ایران بازگشت و نماینده مجلس شد.
در روزنامه صور اسرافیل، مقالاتی از دهخدا هست که سیمای روشنفکر مدرن را بهخوبی مینماید؛ مانند مقاله اقتصادی درباره لغو نظام ارباب - رعیتی، گرداندن حکومت بر اساس مالیات، کمبود آب و… که بسیاری همچنان دامنگیر ماست. اشاعه معارف، قشون منظم، تسهیل حملونقل، مزید منافع، اعزام دانشجو به خارج، احداث راهآهن و…؛ همه اینها در کنار مقالات طنزآمیز اوست؛ بهنحوی که آدمیت نویسنده مقاله لغو نظام ارباب - رعیتی را نشناختهاست. دهخدا سپس سیاست را ترک میکند و به فرهنگ میپردازد. او نخستین کسی است که متوجه اهمیت فوقالعاده محاورات مردم است و در امثال و حِکم، فرهنگ ادبی عامه را به رشته تحریر درمیآورد (با ۵۰ هزار حکمت و کلمات قصار). ۴۰۰ تومان حقالتحریر گرفت که رقم درشتی بود و همه را برای خیریه داد. همچنین در زمان مصدق، خانهاش را فروخت و اوراق قرضه دولت مصدق را خرید تا به او کمک کند. البته مصدق متوجه شد و وادارش ساخت خانهاش را پس بگیرد. دهخدا مردم را بسیار دوست داشت. در جنگ اول، به روستایی در کوههای بختیاری پناه برد و در اثر مؤانست با فرهنگ لاروسِ همراهش، فکر نوشتن فرهنگ لغت در ذهنش پیدا شد. پس از پایان جنگ و بازگشت به تهران، چهل سال برای گردآوری واژگان پارسی از متون مختلف ادبی کوشید و برای این کار، ۵/۳ میلیون فیش تهیه کرد. چون دو بار نامزد ریاست جمهوری بود (۱۳۰۴ و ۱۳۳۲)، مغضوب دستگاه پهلوی بود و هنگامی که در سال ۱۳۳۴ درگذشت، شمار تشییعکنندگان جنازهاش، بسیار ناچیز بود.
نویسنده کتاب "تاریخچه طنز ادبی در ایران از کورش تا حافظ " افزود: دهخدا پایهگذار طنز اجتماعی ایران است. پیش از مشروطه، روزنامهها دو دسته بودند؛ چاپ دربار و در تأیید حکومت قاجار، و چاپ خارج از ایران و در مخالفت با آن. اما دهخدا روزنامهنگاری ایران را متحول کرد، هرچند بارها به مرگ محکوم شد. اما با همه تهدیدها، هرگز پیگیری مسائل سیاسی را رها نساخت. دهخدا مینویسد: «مرا هیچ از نام و نان در تحمل این تعب شدید نبود، جز مظلومیت مشرق در برابر ظلم مغرب… چه برای نان، همه طرق به روی من باز بود… نام نیز تنها چند صباح میماند… و میدیدم که مشرق باید به اسلحه تمدن جدید، مسلح گردد.»
سپس استاد مجابی با اعلام اینکه ویراست جدید چرند و پرند با مقدمهای از وی بهزودی منتشر خواهد شد، چند نمونه از مقالات طنز این کتاب –از نظم و نثر- برای حاضران خواند و به تحلیل سبک کار طنزپردازی دهخدا پرداخت. وی موضوعات دهخدا در چرند و پرند را در سه دسته طبقهبندی نمود: رابطه ناهنجار مردم با حکومت، وضع رابطه حکومت با جامعه، و وضع روابط استعماری.
مطابق سنت نشستهای ایرانشناسی؛ بخش دوم نشست، گفتگو میان دکتر مجابی و حاضران برقرار بود و ایشان به چند پرسش حاضران، بهویژه درباره زبان برّای طنز پاسخ گفت.